۵ چیز که افراد باهوش هرگز در محل کار درباره خودشان فاش نمیکنند
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۶۳۲۱۳
در ادامه ۵ چیزی را که افراد باهوش هرگز در محل کار درباره خودشان فاش نمیکنند را مرور میکنیم.
به گزارش روزیاتو، همه ما اسراری داریم و در زندگی حرفهای ما حفظ حریم خصوصی تا حد زیادی برای موفقیت حیاتی است.
شما ممکن است به گذشته شغلیتان نگاه کنید و با خود بگویید شاید حفظ حریم خصوصی بیشتر میتوانست مسیر برخی رویدادها را تغییر دهد یا شاید در ابتدای مسیر حرفهایتان هستید و مطمئن نیستید کدام بخش از زندگی خودتان را باید فاش کنید و چه بخشی را خصوصی نگه دارید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چگونه میان شفافیت و افشای بیش از حد تمایز قائل شوید؟ چگونه تعادل را برقرار کنید؟ در ادامه ۵ چیزی را که افراد باهوش هرگز در محل کار درباره خودشان فاش نمیکنند را مرور میکنیم.
۱- مشکلات شخصیهمه، ممکن است روز بدی را تجربه کنند و طبیعی است که گاهی اوقات ناراحت یا عصبانی شویم. با این حال، افراد باهوش اهمیت پنهان نگه داشتن مشکلات شخصی را میدانند.
شاید تمایل داشته باشید درباره پیش خدمت بیادبی که سفارش قهوهتان را اشتباه آورده یا همسایهای که تصمیم گرفته ساعت ۶ صبح خانه اش را جارو بزند، شکوه کنید، اما تمرکز روی این مسائل منفی میتواند برای تعاملات شما در محل کار فضایی منفی ایجاد کند.
مهم است به یاد داشته باشید هر کس مجموعهای از مشکلات خودش را دارد. پس چگونه با این ناراحتیها کنار بیایید؟ کلید آن پیدا کردن راههای سالم بیرون از محیط کار است. وقتتان را صرف سرگرمیها کنید، با دوستی صمیمی حرف بزنید یا آن را در دفترچهای بنویسید.
افراد باهوش میدانند که حفظ محیطی مثبت در محل کار برای بهرهوری و روحیه بسیار مهم است. آنها میدانند اشتراکگذاری شکایات شخصی، هرچقدر هم کوچک باشد، میتواند این هماهنگی را مختل کند.
۲- حقوق و دستمزدپول همیشه موضوعی حساس است و در محیط کار بیشتر هم حساس میشود. افراد باهوش اهمیت پنهان نگه داشتن درآمدشان را میدانند.
شاید احساس کنید ملزم به اشتراکگذاری اطلاعات حقوق و دستمزدتان برای ایجاد شفافیت یا بررسی اینکه آیا به طور عادلانه حقوق میگیرید، هستید. با این حال، بحث درباره حقوق و دستمزد اغلب منجر به مقایسههای غیرضروری، کینهتوزی و ناسازگاری در محیط کار میشود.
پس چگونه موضوع حقوق و دستمزد را مطرح کنید؟ اگر نگران کم بودن دستمزد خود هستید، بهتر است آن را مستقیماً با مدیر یا بخش منابع انسانی در میان بگذارید. اگر کنجکاوید دستمزدهای استاندارد حرفه خود را بدانید، منابع آنلاین بسیاری برای مقایسه وجود دارند.
افراد باهوش میدانند که اگرچه شفافیت مهم است، مرزهایی نیز وجود دارد که باید رعایت شود. آنها میدانند با خصوصی نگه داشتن رقم حقوق و دستمزدشان نه تنها ملاحظات حرفهای را رعایت میکند، بلکه به ایجاد محیط کاری احترامآمیز که همه افراد برای مشارکتشان ارزش قائل میشوند نه حقوقشان کمک میکند.
۳- عقاید سیاسیامروزه سیاست میتواند موضوعی تفرقهانگیز باشد که افراد باهوش اغلب در محیط کار از آن اجتناب میکنند. کلید اصلی حفظ بیطرفی و احترام است.
اگر دیگران عقاید سیاسیشان را بیان کردند، بدون قضاوت یا دخالت به مناظره گوش کنید. اگر به طور مستقیم از موضع شما پرسیدند، کاملاً قابل قبول است که بگویید: «ترجیح میدهم دربارهاش صحبت نکنم».
افراد باهوش میدانند هر فردی حق دارد عقاید شخصی خودش را داشته باشد. آنها میدانند بحث درباره سیاست در محل کار میتواند به راحتی منجر به سوءتفاهم و تعارض شود و حفظ محیط کاری هماهنگ را بر بیان نظرات شخصی ارجح میدانند.
۴- جزئیات زندگی شخصیاگر چه اشتراکگذاری برخی جزئیات شخصی با همکاران طبیعی است، مرز باریکی میان دوستانه بودن و اشتراک گذاری بیش از حد وجود دارد. افراد باهوش میدانند این مرز کجاست.
ممکن است فکر کنید که با به اشتراک گذاشتن داستان زندگی خود میتوانید به ایجاد ارتباطات قوی با همکارانتان کمک کنید. با این حال، یک مطالعه جالب توسط دانشکده بازرگانی هاروارد نشان داد که خودافشایی بیش از حد در واقع میتواند شایستگی شما را در دید دیگران کاهش دهد.
چگونه میتوانید بدون اشتراک گذاری بیش از حد روابط خوبی در محیط کار ایجاد کنید؟ نکته کلیدی یافتن علایق مشترکی است که میتوانند شروع کننده مکالمه باشد مواردی مانند ورزش، فیلم، مسافرت یا کتاب.
به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی مرتبط با این موضوعات میتواند به شما کمک کند بدون افشای بیش از حد در مورد زندگی خصوصی خود با همکاران خود پیوند برقرار کنید.
۵- آرزوهای شغلی خارج از شرکتجاه طلبی یک ویژگی مثبت است و داشتن اهداف شغلی بلند مدت مهم است. با این حال، اگر این رویاها فراتر از شرکتی باشد که در حال حاضر در آن کار میکنید، افراد باهوش در مورد به اشتراک گذاشتن آرزوهای خود محتاط هستند.
اگر در مورد اهداف شغلی شما از شما سوال شود، بهتر است آنها را به گونهای تنظیم کنید که با نقش فعلی شما یا ماموریت شرکت هماهنگ باشد. این نشان میدهد که شما در عین جاه طلب بودن، متعهد به مشارکت در موفقیت آن سازمان هستید.
افراد باهوش در محل کار هنگام بحث درباره آرزوهای خود اهمیت زمان و زمینه را درک میکنند. آنها متوجه میشوند که اشتراک گذاری بیش از حد در مورد برنامههای آینده خارج از شرکت میتواند به طور ناخواسته در مورد تعهد آنها به نقش فعلی خود تردید ایجاد کند.
اگر این موارد توجه شما را جلب کرده است، شاید وقت آن رسیده تا مرزهای خودتان را در محیط کار بازبینی کنید.
منبع: فرارو
کلیدواژه: محیط کار کسب و کار قیمت طلا و ارز قیمت موبایل افراد باهوش حقوق و دستمزد اشتراک گذاری محیط کار محل کار بیش از حد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۶۳۲۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!
کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، غلامرضا صادقیان در یادداشتی نوشت: اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جستوجو کنید، صدها بار (صدها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزشوپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بیربط دیگر وعده دادهاند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفتهاند، بیآنکه به مجازات آن حرفهای گزاف، کسی یقه آنها را گرفته باشد و به پشت درهای کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!
کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همهجای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار میشود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و 152 هزار و 518 نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندینبرابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کندهاند. در کنکور امسال، زنان (63 درصد) دوبرابر مردان (37 درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهمآوردن فرصت سریعتر ازدواج، به دستآوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بیخاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درسخوانده حاضر نمیشود همسر چنین پسر درسنخواندهای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همینسادگی، پسر درس نمیخواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس میخواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو بهشدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست!
از رقم ثبتنامیهای کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک 170 هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان میدهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود 50 هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. اینها تحلیلهای متعددی میتواند داشته باشد، ولی دستکم میتوان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک میشویم، دستهای از روبهروشدن با آن میگریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (بهجز کسانی که میدانیم درس نخواندهاند و تست نمیزنند و به جبر خانوادهها یا برای راضیکردن آنان یا برای احتمال بهدستآوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخنامهها را شانسی پر میکنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، رشتهای را انتخاب نمیکنند! آمار پارسال نشان میدهد در کنکور 1402، یک میلیون و 60 هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط 600 هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبتنام در دانشگاه مراجعه نمیکنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف میدهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستانسنجی در یکی از دانشگاههای هنر ابتدا 14 نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبتنام کردند، اما 9 نفر در ترم اول حاضر نشدند و یکنفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علومانسانیها و آقایان و خانمها گویا آن رشته را که یکی از آموزههایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن 14 است، با رشته باستانشناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همینجا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاههای دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق میگویند که چه درسی میخواند و در آینده چهکاره خواهد شد یا چه فرصتهای شغلی انتظار او را میکشد.
اما کنکوریهای ما بسیاری هیچشناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشتهای که انتخاب میکنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناکترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشتهای که درس میخوانند، وارد شغل و حرفه نمیشوند و در شغلی که انتخاب میکنند، هیچ وابستگی به دروسی که خواندهاند، ندارند! در اینباره پژوهشهایی شده است که میتوان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سهدهه کار روزنامهنگاری فقط یکدرصد همکارانم روزنامهنگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو میگوید و عرق میریزد و بعد دانشجوی خود را میبیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی میکند و همه به او میگویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم بهقدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه بهقدر اندازة آن هیولای ماندگار!
منبع: جوان
انتهای پیام/